مجموعهای از علائم و آثار مادی و معنوی، زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانی که موجب شناسایی و تشخیص فردی از فرد، گروهی از گروه و فرهنگی از فرهنگ دیگر میشود، هویت نام دارد. هویّت دارای دو وجه کلی است که در مطالعات فرهنگشناسی بدانها هویت فردی و گروهی میگویند. درهویت فردی، تفاوتها و ویژگیهای شخصی و شخصیتی افراد نسبت به یکدیگر مطرح است؛ اما هویت گروهی، مجموعهای از ویژگیها، وابستگیها و پیوندهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، حماسی و قومی را تحت پوشش قرار میدهد و از آن سو هنر؛ این واژهی مقدس و دانش انسان خردمند همگام با هویت و فرهنگ، نقش اساسی بر اشاعهی فرهنگ و هویت دارد. در راستای نسبت هنر و هویت میتوان گفت هنر بازتاب اندیشهها و جهانبینی یک تمدن است. از این رو با بررسی آثار هنری یک تمدن در تمامی ابعاد آن و تعمّق و مطالعه مقولات هنری میتوان به بازخوانی هویت آن تمدن و شناخت هویت فرهنگی یک ملت دست یافت. هنر به درستی میتواند به مثابهی یک رسانهی فرهنگی، بازتاب دهندهی هویت پدیدهها باشد. در حقیقت هنر رساترین رسانهای است که هویتها در آن، از صافی هویت اشیاء و هنرمند میگذرند و تجلی هنری می یابند. بر اساس این مقوله؛ هنرسوزندوزی و به خصوص خامکدوزی که یکی از گنجینههای غنی افغانستان است، جدای از ارزشها و زیباییهای صوری، بیانگر راز و رمزها و کارکردهای گوناگونی در بُعد فرهنگی و هویتی است.
سوزندوزی یا آراسته نمودن پارچهها، از جمله هنرهای دستی است که بینهایت ظریف و دقیق هستند. این هنر را می توان نماد ذهن ظریف و پر مفهوم هنرمند شرقی دانست. فلسفهی ساخت و ساز این اشیا در هر جغرافیا متفاوت است. در افغانستان به دلیل سنتهای فولکلور و بومی که دارد؛ این هنر سنتی به نحوی با زندگی مردم گره خورده است؛ تا جایی که جزء افتخارات زنان افغانستانی به حساب میآید. هر زنی که بتواند سوزندوزی کند و یا بر روی پارچه نقشی بزند؛ از جمله زنان برتر منطقه به حساب میاید. من به دلیل اینکه چندین سال میشود با سوزندوزی و اشخاصی که به این سنّت دسترسی دارند در ارتباط هستم، این سنّتِ بی نهایت ظریف را به عنوان یک روند هنری بومی مینامم و معتقد هستم ظرافت و دقتی که در این هنر دستی وجود دارد، بسیار ارزشمند است و نگاه انسان شرقی را به هستی نشان میدهد. مطالعهی سنّتهای بومی – همانا مطالعهی انسان هاست. این هنر به عنوان یک روش قدیمی برای تزئین و زینتدهی پارچهها شناخته میشود. تاریخچهی سوزندوزی در این منطقه به شش هزار سال پیش برمیگردد. این هنر از گذشته تاکنون همواره در دسترس بوده و امروزه نقش بسزایی در صنایع دستی دارد. انواع مختلفی ازسوزندوزی در افغانستان موجود است، که متأسفانه برخی از انواع آن به دلیل بیتوجهی به آنها، به تدریج از بین رفتهاند.
خامکدوزی
خامکدوزی از شیوه های دوخت بسیار مشهور در افغانستان بوده و تاریخچه قدیمی دارد. زنانِ با استعداد شهرهای مختلف افغانستان، مهارت زیادی در این نوع دوخت دارند که شهرهای هرات، قندهار، مزارشریف، غور، غزنی و بامیان نسبت به سایر مناطق افغانستان از شهرت خاص برخوردار هستند. این هنر سنّتی در هر منطقه با ویژگیها و ظرافتهای متفاوت شکل میگیرد و زمانیکه نقوش در لابلای واقعیتهای زندگی مردمان آن منطقه ادغام میشوند، معنی و مفهوم متفاوتی را به خود میگیرند که این بر زیبایی و ابهت این هنر میافزاید. خامکدوزی در انواع مختلف پوشاک و لوازم خانه مورد استفاده قرار میگیرد، مانند: کلاه، یقه های مردانه، دستمال، سرپاچه خانمها، چادری، روسری، پتو، پرده، تشک، بالشت، رومیزی، روی تختی، و … آموزش این هنر به گونهی بسیار سنّتی از یک نسل به نسل دیگری انتقال یافته؛ به طوری که طرز سوزن گرفتن و تارکشیدن سوزن را به دخترانشان از کودکی میآموزانند و مشوّق آنها میشوند تا در بزرگسالی، دست و دوز توانایی داشته باشند. اینگونه است که طرحهای زیبا و پرخاطرهای را پدید میآورند.
رسم و رسوم کهن، هنوز هم با همان سادگی و جذابیت خود، در میان خانوادههای روستانشین شکل میگیرد. دختران جوان قبل از نامزد شدن؛ لباس همسر آیندهی خود را به دستان خودشان با هنر ظریف انگشتان خویش آراسته میسازند و در شب نکاح (عقد)، داماد لباس دستدوز خانمش را برتن مینماید؛ و این باعث میشود که هر دختری قبل از ازدواج این هنر را بیاموزد. اغلب زنان نیز با استفاده از این هنر، به اقتصاد خانواده هایشان کمک میکنند. با توجه به اینکه زندگی به سمت مدرنیته پیش میرود، چالشهای فراوانی باعث شده است که بیشتر زنان درگیر مسائل اجتماعی شوند و فرصت یادگیری این هنر را نداشته باشند. بنابراین برای ترویج این سنّت قدیمی، بسیاری از عروسهای پرمشغله، لباسهای مورد نیاز را به زنانی که مشغول دوخت این هنر هستند سفارش میدهند. این اقدام نه تنها به حفظ ارزش های فرهنگی کمک میکند، بلکه فرصتی برای پیشرفت و درآمدزایی فراهم میآورد. خامکدوزی در زندگی روزمره مردم افغانستان نقش بسیار مهمی دارد. این هنر عمیقاً با میراث فرهنگی و سنّتهای این جامعه درهم پیچیده است و نمادی است که ارزشها و تاریخ این مردمان را به تصویر میکشد. در جامعهی افغانستان، خامکدوزی تنها یک هنر نیست، بلکه یک وسیله برای بیان احساسات، قصهگویی و حفظ هویّت فرهنگی است. این هنر به عنوان یک زبان بصری، داستانها، افکار، و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی را به صورت الگوها و طرحهای زیبا بر روی پارچه به نمایش میگذارد. هر طرح و نقشه در خامکدوزی داستانی را با خود میآورد؛ از تصاویر تاریخی و فرهنگی گرفته تا الهاماتی از طبیعت و عقاید مذهبی. این هنر از طریق نقوش و الگوهای خاص خود، هویت فردی و جمعیتی را به صورت بصری ارائه میدهد و از این رو، بیان کنندهی عمق فرهنگی و ارزشهای جامعهی افغانستان میباشد.
حمایت و توجه به هنرهای بومی و سنّتی نیز راهی است که یک اجتماع از طریق آن هویت خود را حفظ میکند. این امر در مورد افغانستانیهایی که بیرون از کشورشان به سر میبرند، به وضوع دیده میشود. خانوادههای افغانستانی که به دلایل گوناگون و در شرایط مختلف مجبور به ترک کشورشان شدهاند، همچنان وابستهتر و دلبستهتر به داشته های فرهنگیشان می نگرند. تعدادی آگاهانه و تعدادی ناخودآگاه به لباسها و وسایل سوزندوزی شده رجوع میکنند که این امر در ظاهر شاید مروری بر خاطراتشان باشد و یا نشان دهنده ی علایقشان به داشتههای فرهنگی کشورشان، ولی به صورت غیر مستقیم بر حفظ هویّت خویش تأکید مینمایند و این به آنها کمک میکند تا در محیط جدید، ارتباطی مستقیم با فرهنگ و هویت خود داشته باشند.
منبع: خبرگزاری بانوان افغانستان
لینک: https://www.awna.af/?p=37007
نظر شما